اگر خواهم غم دل با تو گويم جا نمي يابم
اگر جايي شود پيدا تو را تنها نمي يابم
اگر تنها تو را يابم و جايی هم شود پیدا
زشادي دست و پا گم مي كنم خود را نمي يابم
از نخل برهنه سايه داري مطلب
از مردم اين زمانه ياري مطلب
عزت به قناعت است و ذلت به ستم
با عزت خود بساز و خواري مطلب
ديشب صفي ز باده مدهوشم كرد
دستم بگرفت حلقه بر گوشم كرد
فرياد زدم که نا به سامان گوشم
لب بر لب من نهاد و خاموشم كرد
الا عمو ندادي دختر را
به اره وا كنم گوشتا تنت را
در اين دنيا ندادي دخترت را
در آن دنيا ميگيرم پاچه ات ره
تو را ميخوام و گر نه يار كم نيست
وگر نه گل در اين گلزار كم نيست
تو را ميخوام كه در سايت نشينم
وگر نه سايه ديوار كم نيست
تو كه گفتي ميايم پس چه طور شد
الاهي خير نبيني نصف شو شد
الاهي خير نبيني خير نديده
كه گوشي نوكيام دستت گرو شد
الف قدو دو چشم صادو دهن میم
زبانت لام الف لام ابروهات جیم
نشانی میدهد خال لبانت
ولی بر شاخ گل پیچیده حامیم
نظرات شما عزیزان: